همخانوادههای کلمه «اقامت»
اقامت به معنای ماندن در جایی برای مدتی است. این کلمه ریشه در زبان عربی دارد و همخانوادههای زیادی در زبان فارسی دارد. برخی از مهمترین همخانوادههای کلمه اقامت عبارتند از:
- قائم: به معنای ایستاده، برپا شده و یا کسی که کاری را انجام میدهد.
- مقیم: کسی که در جایی ساکن شده و اقامت دارد.
- اقامه: برپا کردن، به پا داشتن و یا خواندن نماز.
- مقصد: جایی که کسی قصد رفتن به آنجا را دارد.
مثالهای کاربرد: - او به مدت یک سال در تهران اقامت داشت.
- مسافرین در هتل مقیم شدند.
- آنها مراسمی را به اقامه یادبود برگزار کردند.
- شهر مشهد مقصد بسیاری از زائران است.
نکته: همه این کلمات ریشه مشترکی دارند و به همین دلیل معنای کلی آنها به ماندن، جای گرفتن و یا انجام دادن کاری مرتبط است.