دریغ کردن. [ دِ / دَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دریغ داشتن. مضایقه کردن. ندادن چیزی یا از چیزی به کسی. کوتاهی کردن. خویشتن داری کردن. امتناع و مخالفت کردن. منع کردن. (یادداشت مرحوم دهخدا). انکار کردن و رد کردن و امتناع نمودن و بازداشتن و ترک کردن و دور کردن.
|| زاریدن و ناله کردن و افسوس کردن.
|| رحم کردن.
|| حسرت داشتن. (ناظم الاطباء).
فرهنگ فارسی
دریغ کردن
دریغ داشتن . مضایقه کردن