MINA عضو انجمن 2021 , December 14 #1 هم خانواده معروف چیست ?تمامی هم خانواده های واژه معروف ؟ واژه های هم خانواده « معروف » چیستند ؟
پاسخ درست harly 2021 , December 14 معترف اعتراف عرف عرفی اعرف معرف تعارف تعرفه تعریف عارف عارفه مترادف واژه معروف: اسمی، بنام، خنیده نام، خوش نام، زبانزد، سرشناس، شناخته، شهره، شهیر، مشهور، نام آور، نامدار، نامور، نامی، نیکی، حسنه، دانسته ، منکر متضاد واژه معروف: گمنام
معترف اعتراف عرف عرفی اعرف معرف تعارف تعرفه تعریف عارف عارفه مترادف واژه معروف: اسمی، بنام، خنیده نام، خوش نام، زبانزد، سرشناس، شناخته، شهره، شهیر، مشهور، نام آور، نامدار، نامور، نامی، نیکی، حسنه، دانسته ، منکر متضاد واژه معروف: گمنام
harly تازه وارد 2021 , December 14 #2 معترف اعتراف عرف عرفی اعرف معرف تعارف تعرفه تعریف عارف عارفه مترادف واژه معروف: اسمی، بنام، خنیده نام، خوش نام، زبانزد، سرشناس، شناخته، شهره، شهیر، مشهور، نام آور، نامدار، نامور، نامی، نیکی، حسنه، دانسته ، منکر متضاد واژه معروف: گمنام آخرین ویرایش توسط مدیر: 2021 , December 14 رای مثبت 3 رای منفی پاسخ درست
معترف اعتراف عرف عرفی اعرف معرف تعارف تعرفه تعریف عارف عارفه مترادف واژه معروف: اسمی، بنام، خنیده نام، خوش نام، زبانزد، سرشناس، شناخته، شهره، شهیر، مشهور، نام آور، نامدار، نامور، نامی، نیکی، حسنه، دانسته ، منکر متضاد واژه معروف: گمنام
طارمی عضو انجمن 2024 , June 6 #3 مترادفها: آوازه: به معنای خبر و شایعهای که درباره کسی یا چیزی به گوش میرسد. نامآور: مشهور و معروف. نامبردار: مشهور و معروف. نامور: مشهور و معروف. نامی: مشهور و معروف. پرآوازه: مشهور و معروف. بلندآوازه: مشهور و معروف. شهیر: مشهور و معروف. سمر: مشهور و معروف. سرشناس: مشهور و معروف. مشهور: به معنای کسی که همه او را میشناسند. معروف: به معنای چیزی که همه از آن آگاه هستند. مذکور: به معنای چیزی که در جایی ذکر شده باشد. مسطور: به معنای چیزی که در جایی نوشته شده باشد. مذکور: به معنای چیزی که ذکر شده باشد. متضادها: گمنام: کسی که شناخته شده نیست. ناشناخته: چیزی که شناخته شده نیست. بینام و نشان: کسی که نام و نشانی ندارد. بیخبر: کسی که از چیزی خبر ندارد. بیاطلاع: کسی که از چیزی آگاه نیست. رای مثبت 0 رای منفی
مترادفها: آوازه: به معنای خبر و شایعهای که درباره کسی یا چیزی به گوش میرسد. نامآور: مشهور و معروف. نامبردار: مشهور و معروف. نامور: مشهور و معروف. نامی: مشهور و معروف. پرآوازه: مشهور و معروف. بلندآوازه: مشهور و معروف. شهیر: مشهور و معروف. سمر: مشهور و معروف. سرشناس: مشهور و معروف. مشهور: به معنای کسی که همه او را میشناسند. معروف: به معنای چیزی که همه از آن آگاه هستند. مذکور: به معنای چیزی که در جایی ذکر شده باشد. مسطور: به معنای چیزی که در جایی نوشته شده باشد. مذکور: به معنای چیزی که ذکر شده باشد. متضادها: گمنام: کسی که شناخته شده نیست. ناشناخته: چیزی که شناخته شده نیست. بینام و نشان: کسی که نام و نشانی ندارد. بیخبر: کسی که از چیزی خبر ندارد. بیاطلاع: کسی که از چیزی آگاه نیست.