هم خانواده ها و متضاد های درس 12
هم خانواده های متن «دوستی»
حکیم: حاکم، حکما، حکم، محکوم
پرسید: پرسش، پرسان، پرسشگر
احسان: حُسن، تحسین، مُحسن، اَحسن، احسنت، مَحاسن
کهن: کهنه، کهنسال
طلب: طالب، مطلوب
نیکویی: نیکو، نیکان
سازگاری: سازش، سازنده، سازمان
مشفق: شفیق، شفقّت
متضاد های متن «دوستی»
زنده ≠ مرده مرد≠ زن
دوست ≠ دشمن بِه ≠ بد
بی دوست ≠ دوستدار حکیم≠ نادان
بهتر≠ بدتر اندیشه ≠ جهل
احسان ≠ خساست طلب ≠ دادن
کهن ≠ نو نیکویی ≠ بدی
سازگاری ≠ نا سازگاری مشفق ≠ نا مهربان
یکدل ≠ ریاکار
هم خانواده های متن «مشاوره»
مشاورت: مشاوره، شورا، مشورت
قوی: مُقَوی، اَقویا، قُوا، تقویت
آزمود: آزمایش، آزمودن، آزمایشگاه، آزمون
ولایت: والی، ولی، اولیا، مُتِوَلّی
تدبیر: تَدَبُّر، مُدبِّر
معجزه: اعجاز
تعالی: مُتعالی، عالی، مَعالی، علی
امر: اوامر، امیر، امارت، اُمرا
مهم: اَهَم، مُهمّات
ضعیف: تضعیف، ضعف
فضیلت: فضل، فضایل، فاضل، اَفضل، فُضلا
متضاد های متن «مشاورت»
مشورت≠ خود رایی برابر≠ نا برابر
قوی رایی ≠ ضعیف رایی تدبیر≠ بی تدبیری
بیشتر≠ کمتر دانایان≠ جاهلان
نیازموده≠ آزموده، آموزش دیده پیران ≠ جوانان
آزموده ≠ نا آزموده جهان دیدگان ≠ بی تجربه ها
سرد ≠ گرم خاطر تیز تر≠ جاهل تر، کند فهم
متّفق≠ مخالف نیکو≠ نا پسند