انشا محبت
از قدیم گفتهاند از محبت خارها گل میشود یعنی حتی سختترین دلها هم با محبت کردن نرم میشوند.همه ما دارای احساسات هستیم و احساس مهر و محبت است که دوستیها و رفاقتها را به وجود میآورد. هر کسی به یک نوعی مهر و محبتش را به دوستش ثابت میکند.
گاهی وقتها با خرید یک هدیه یا یک قدردانی از کاری که دوستمان برایمان انجام داده یا با یک دست دادن ساده دوستی ما عمیقتر میشود. دوست فقط یک کلمه نیست و هرکسی دوست محسوب نمیشود اما ما با مهر و محبت به دیگران میتوانیم دوستان خوبی پیدا کنیم. برای اینکه دوستی واقعی و حقیقی باشد باید بین دو دوست علاوه بر احساس محبت؛ صداقت، از خودگذشتگی و امانتداری وجود داشته باشد.
دوست خوب در روزهای غم و شادی در کنارمان میماند و اگر کاری برای حل مشکلی از دستش بربیاید حتما برایمان انجام میدهد و حتی اگر کاری از دستش برنیاید حداقل در کنار ماست و ما را دلداری میدهد. همیشه میگویند یک رفیق خوب ارزش هزار نفر را دارد یعنی اگر شخصی دوستی خوب و با صداقت در کنار خود داشته باشد بهتر است تا هزار نفری که به وقت نیاز تنهایش بگذارند.
بعضی وقتها یک دوست خوب مثل یکی از اعضای خانواده میتواند به انسان کمک کند. هر چه دوستی و محبت بین دو نفر بیشتر باشد گذشت و صداقت هم بینشان بیشتر است. دوستها راز دار یکدیگر هستند و حتی اگر روزی اختلاف یا دلخوری میانشان پیدا شود هرگز راز یکدیگر را فاش نمیکنند. به وجود آمدن دوستی یک اتفاق است و هیچ ربطی به موقعیت و شرایط زندگی دو طرف ندارد و هر دونفری که حال هم را بفهمند و بینشان محبتی واقعی پدید بیاید میتوانند دوست هم باشند.
برای اینکه دوستی پایدار باشد ما باید از دوستیمان مراقبت کنیم یعنی نگذاریم کسی رابطه بین ما را خراب کند یا اگر دچار سوتفاهمی میشویم آن را با دوستمان صادقانه مطرح کنیم و در مقابل رفتارهای اشتباه دوستمان تا جایی که میشود گذشت کنیم. اگر دوستمان به سمت راه اشتباهی میرود او را از انجام آن کار بازداریم و در همه حال مراقب هم باشیم و هوای هم را داشته باشیم.
دوستی یک احساس و رابطه مهم در زندگی است که به انسان حس خوب و آرامش میدهد. همه در زندگی به دوست نیاز دارند. و ما باید بدانیم ما در خانواده هم دوستان همیشگی داریم این دوست خواهر، برادر یا پدر و مادر ما هم میتوانند باشند که ما را در هیچ شرایطی تنها نمیگذارند و همیشه ما را در راه و کارهایمان یاری میکنند. مهر و محبتی که در خانواده هست خیلی ارزشمند و پایدار است و هیچوقت خانواده برای منافع خود به ما آسیب نمیزند.
البته رفقای همکلاسی یا هم محلی هم اگر مهر و محبتی بینشان به وجود بیاید میتوانند مثل یک خواهر یا برادر به آدم نزدیک باشند. خداوند که مظهر مهر و محبت است از این حس خود در ما هم قرار داده تا بتوانیم در روزهای خوشی خوشحالتر و در روزهای سختی محکمتر باشیم.
انشا درباره روزی که در آن محبت نباشد
روزی که در آن محبت نباشد حتما سرد ترین و بد ترین روز دنیا خواهد بود و در آن روز قلب انسان نشان خواهد داد که تا چه اندازه می تواند سخت و سیاه باشد که حتی نتواند محبت کند یا مهر کسی را بپذیرد.در آن روز خیلی از دل ها شکسته و خرد خواهد شد ولی کسی برای شکستن دلی غصه نخواهد خورد چون دیگر محبت کردن معنای خود را از دست داده است، زیرا این محبت است که حس دوست داشتن و هم دلی را زنده نگه می دارد و اگر نباشد شاید انسان به ظاهر زندگی کند ولی دل و روحش خواهد مرد.
دیگر دستی، از روی دوستی و محبت به سوی کسی دراز نخواهد شد و نیازمندان که گره کارشان به دست دیگران باز می شود در حسرت یاری و کمک خواهند ماند.
روزی که در آن محبت نباشد شادی رخت بر خواهد بست و جای خود را به غم و اندوهی بی پایان خواهد داد سیاهی بر سپیدی حاکم می شود و ذره ای نور نه در دل انسان و نه در کل هستی باقی نمی ماند.
کینه و نفرت همه جا را فرا می گیرد و همه ی انسان ها که مانند دانه های زنجیر به هم وصل هستند از هم دور خواهند شد مثل زنجیر که اگر پاره شود دانه هایش از هم جدا می شوند چون این محبت است که دل ها را به هم پیوند می زند و به زندگی شور و شوق می دهد و اگر نباشد پیوندی وجود نخواهد داشت و هر کس در گوشه ای تنها خواهد ماند و روحش مانند بیابانی بی آب و علف خشک خواهد شد.
روزی که در آن محبت نباشد، روزی است که انسانیت مرده است و زندگی هیچ مفهومی ندارد.
روزی که در آن محبت نباشد مادری از سر مهر فرزندش را در آغوش نمی کشد و او را نوازش نمی کند و پدر که تیکه گاه امن فرزندان است دیگر محبتی نثار آن ها نخواهد کرد.