هم خانواده حسرت

zanyar

عضو انجمن

هم خانواده حسرت چیست ؟​

تمامی هم خانواده های واژه حسرت ؟
واژه های هم خانواده « حسرت » چیستند ؟
 
پاسخ درست
متن اصلیمعنی
حَسِرَحَسِرَ : حَسَراً: خسته و درمانده شد
حَسَراً و حَسْرَةً: افسوس خورد.
حَسَرَحَسَرَ : حَسْراً الشي ءَ: آن چيز را آشكار كرد؛
«حَسَرَ كُمَّه عن ذِراعه»: آستين خود را بالا زد و دست او آشكار شد؛
«حَسَرَتِ الجَاريَةُ خِمارَها عَنْ وَجْهِهَا»: آن زن نقاب از چهره برافكند
– الغُصْنَ: پوست شاخه ى درخت را كند
– البَيتَ: خانه را جاروب كرد
– الشي ءُ: آن چيز آشكار شد
حُسُوراً الرجُلُ أَوِ الدابَّةُ: آن مَرد يا آن ستور خسته و درمانده شد
– البَصَرُ: چشم ضعيف و ناتوان شد.
انحِسارحسرت خوردن، ناكامي، عدم توفيق،
حسرت زده شدن، فروكش...

erfan

عضو انجمن
متن اصلیمعنی
حَسِرَحَسِرَ : حَسَراً: خسته و درمانده شد
حَسَراً و حَسْرَةً: افسوس خورد.
حَسَرَحَسَرَ : حَسْراً الشي ءَ: آن چيز را آشكار كرد؛
«حَسَرَ كُمَّه عن ذِراعه»: آستين خود را بالا زد و دست او آشكار شد؛
«حَسَرَتِ الجَاريَةُ خِمارَها عَنْ وَجْهِهَا»: آن زن نقاب از چهره برافكند
– الغُصْنَ: پوست شاخه ى درخت را كند
– البَيتَ: خانه را جاروب كرد
– الشي ءُ: آن چيز آشكار شد
حُسُوراً الرجُلُ أَوِ الدابَّةُ: آن مَرد يا آن ستور خسته و درمانده شد
– البَصَرُ: چشم ضعيف و ناتوان شد.
انحِسارحسرت خوردن، ناكامي، عدم توفيق،
حسرت زده شدن، فروكش كردن،
كاهش پيدا كردن، خوابيدن (فروكش كردن).
انحسرت الأزمةبحران فروكش كرد، بحران خوابيد، بحران كاهش پيدا كرد.
تَحسَّر (على)گريست بر، غم خورد براي، ماتم گرفت براي،
حسرت خورد بر، غصه خورد بر
حَسرَآشكار كرد، نشان داد، فاش كرد،
بر ملا كرد، پرده برداشت از،
خسته شد، فرسود (فرسوده شد) از پا افتاد.
حَسِيرخسته، از پا افتاده (خسته)، فرسوده، ‌بي‌رمق.
حَسِير البصرنزديك‌بين.

 
آخرین ویرایش توسط مدیر:
پاسخ درست


🔴 لینک های مفید: شبیه ساز منظومه شمسی ,
میزبانی شده توسط سرورهای قدرتمند افیکس هاست

بالا