تفسیر سوره ماعون
این سوره سیماى افراد منفى را معرفى مى کند:
کسانى که نسبت به دین، دیدگاه منفى دارند. «یکذّب بالدّین»
نسبت به یتیم و مسکین منفى هستند و آنان را طرد مىکنند. «یدعّ الیتیم و لا یحضّ»
در عبادت و نماز منفى هستند و اخلاص ندارند. «ساهون - یراءون»
در خدمت به مردم منفى هستند. «یمنعون الماعون»
مراد از «دین» در اینجا روز قیامت است، مانند «مالک یوم الدین»
«دَعّ» راندن همراه با خشونت و «حَضّ» تشویق و ترغیب دیگران است.
مراد از تکذیب دین و معاد در این سوره، تکذیب قلبى است، نه قولى؛ زیرا مخاطب سوره، کسانى هستند که نماز مىخوانند ولى نمازشان همراه با ریا و خودنمایى و سهو و غفلت است.
«ماعون» از «مَعن» به معناى ابزار و وسایلى است که معمولاً همسایگان به یکدیگر عاریه مىدهند تا آنکه نیازشان برطرف شود. مثل ظروف غذاخورى در مهمانىها.
دین یک مجموعه به هم پیوسته است. نمازش از اطعام مسکین و رسیدگى به محرومین جدا نیست.
در روایات، «ساهون» به معناى سستى، ترک و ضایع کردن نماز آمده است.
حساب حضور در نماز جماعت، به خاطر حفظ شعائر الهى، از حساب ریا و خودنمائى به خاطر اهداف نفسانى جداست.
در حدیث مىخوانیم: کسى که از دادن لوازم منزل خود به همسایگان دریغ ورزد، خدا روز قیامت لطف خود را نسبت به او دریغ خواهد کرد. البته در حدیث دیگرى مىخوانیم که پرسیدند: ما همسایگانى داریم که هرگاه وسائلى به آنان عاریه مى دهیم، مى شکنند یا خراب مى کنند، آیا گناه است که به آنان ندهیم؟ حضرت فرمود: در این صورت مانعى ندارد.
در حدیث مىخوانیم: هر کس به اوقات نماز بىاعتنائى کند و نماز را در اول وقت نخواند، ویل دارد.
امام صادق علیه السلام فرمودند: ماعون، شامل قرض الحسنه و هر کار نیک درباره دیگران و در اختیار قراردادن وسائل خانه و از جمله زکات است.
سنگدلى انسان به جائى مىرسد که:
نسبت به سختترین نوع فقر که مسکین است.
نسبت به ضرورىترین نیاز که خوراک است.
آن هم به مقدار مصرف نه ذخیره.
نه خود اقدامى مىکند و نه دیگران را تشویق مىکند.
نگاهى به مسئله ریا
ریا و سُمعه دو خطر و آفت بزرگ هستند که افراد مؤمن را تهدید مىکند. ریا آن است که انسان کارى را براى دیدن مردم انجام دهد و سُمعه آن است که کارى را بجا آورد و هدفش آن باشد که کارش به گوش مردم برسد. این دو کار از نشانه هاى نفاق است. چنانکه قرآن درباره منافقان مى فرماید: «اذا قاموا الى الصّلاة قاموا کسالى یراءون النّاس» چون به نماز مى ایستند، نمازشان با کسالت و ریاکارى است، همان گونه که به دیگران کمک نمى کنند مگر در حال کراهت و نارضایتى. «و لا ینفقون الا و هم کارهون»
بر اساس روایات، ریاکار ظاهرى زیبا و باطنى مریض دارد؛ در ظاهر اهل خشوع و تواضع است، ولى در باطن دست از گناه بر نمى دارد. او در ظاهر گوسفند و در باطن گرگ است. به جاى آنکه از دنیا آخرت را بدست آورد، از آخرت به
سراغ دنیا مى رود و از پردهپوشى خداوند سوء استفاده کرده و گناه مى کند. پیامبر اکرم فرمود: سختترین عذابها براى کسى است که مردم در او خیر ببینند در حالى که در او خیرى نیست. فرشتگان اعمال برخى انسانها را بالا مىبرند، ولى خطاب مى رسد: هدفش خدا نبوده است، آن را برگردانید.
در فرهنگ اسلامى، ریا، نوعى شرک است و امام صادقعلیه السلام درباره کسى که عمل نیکى انجام دهد، اما نه براى خدا، بلکه براى اینکه مردم بشنوند و او را ستایش کنند، فرمود: او مشرک است، سپس آیه «لا یشرک بعبادة ربه احدًا» را تلاوت فرمود.
علامت ریاکار آن است که اگر ستایش شود کار نیکش را توسعه مىدهد و اگر ستایش نشود از کار خود مى کاهد. ناگفته نماند که این همه توبیخ و انتقاد براى کسانى است که از ابتدا، کار را براى غیر خداوند انجام مىدهند، ولى اگر انسان از آغاز هدفى جز خداوند نداشت، و مردم از کار او آگاه شدند، مانعى ندارد. امام باقر فرمود: هیچ کس نیست مگر آنکه دوست دارد خوبىهایش در مردم ظاهر شود، به شرط آنکه از ابتدا نیّت او مردم نباشد. «اذا لم یکن صنع ذلک لذلک»
اخلاص
در برابر ریا و سمعه، اخلاص است که در حدیث مى خوانیم: خداوند جز خالصان را نمى پذیرد «الا للّه الدّین الخالص»(و هر کس چهل روز خود را خالص کند، چشمه هاى حکمت از قلب او به زبانش جارى مى شود. «من اخلص للّه اربعین صباحاً ظهرت ینابیع الحکمة من قلبه الى لسانه» و نشانه ایمان کامل آن است که حُب و بغض و بخشیدن و نبخشیدن براى خدا باشد و افضل عبادت اخلاص است و از فاطمه زهرا (س ) نقل شده که فرمود: « من اَصعد الى اللّه خالص عبادته اهبط اللّه عزّ و جلّ افضل مصلحته» هر کس عبادت خالص به درگاه خداوند فرستاد، خداوند بهترین مصلحت او را برایش نازل مىکند.
پیام های سوره ماعون
۱- تکذیب عملى قیامت از سوى اهل ایمان، امرى شگفت آور و جاى سؤال است. «اَرایت الّذى»
۲- طرد یتیم انسان را از خدا دور مىکند. «یکذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
۳- نشانه ایمان، یتیم نوازى و توجه به گرسنگان و محرومان است و هرکس بىتوجه باشد بىدین است. «یکذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
۴- میان عقیده و عمل رابطه تنگاتنگ است. (مسائل جزئى مثل طرد یتیم را جزئى نگیرید که گاهى از مسائل مهمى مثل تکذیب دین خبر مىدهد). «یکذّب بالدّین... یدعّ الیتیم»
۵ - نیازهاى عاطفى، مقدم بر نیازهاى جسمى است. (اول محبت به یتیم، سپس سیر کردن مسکین) «یدعّ الیتیم... طعام المسکین»
۶- هر نمازى ارزش ندارد و هر نمازگزارى بهشتى نیست. «فویل للمصلّین»
۷- سهو اگر برخاسته از تقصیر و بىاعتنائى باشد، سرزنش دارد. «عن صلاتهم ساهون»
۸ - سهو در نماز قابل جبران و بخشش است ولى سهو از نماز، به معناى رها کردن آن، قابل بخشش نیست. «عن صلاتهم» (نه «فى صلاتهم»)
۹- خطر آنجاست که کار زشت سیره دائمى انسان شود. «یکذّب... یدعّ... لا یحضّ» (قالب فعل مضارع بیانگر استمرار کار است)
۱۰- اخلاص، شرط قبولى نماز و عبادت است. «فویل للمصلّین الّذین... یراءون»
۱۱- اطعام فقرا مخصوص توانگران نیست، همه وظیفه دارند، گرچه از طریق تحریک و تشویق دیگران باشد. «لا یحضّ على طعام المسکین»
۱۲- کسى که گاهى از نماز غافل مىشود، مشمول ویل است، پس وضع تارکان دائم نماز چیست! «فویل للمصلّین... عن صلاتهم ساهون»
۱۳- بىتفاوتى نسبت به نیازهاى ضرورى مردم کیفر دارد. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
۱۴- خدمت به مردم در کنار نماز است. «فویل للمصلین... یمنعون الماعون»
۱۵- غفلت از نماز، بستر غفلت از مردم است. «عن صلوتهم ساهون... یمنعون الماعون»
۱۶- بى اعتنائى به گرسنگان، نشانه بىاعتقادى به قیامت است. «یکذّب بالدّین... و لا یحض على طعام المسکین»
۱۷- سهو از اصل و حقیقت نماز مهم است، نه از تعداد رکعات که گاهى عارض مىشود و قابل جبران است. «عن صلاتهم ساهون»
۱۸- افرادى که از خدا جدا شوند، به دنبال کسب جایگاهى در نزد دیگران با ریا کارى هستند. «یکذّب... یراءون»
۱۹- بخل، ویژگى منکران معاد است، که حتى از عاریه دادن چیزهاى کوچک و ناچیز بخل مىورزند. «یکذّب... یمنعون الماعون»
منبع: پایگاه درس هایی از قرآن