لغت نامه دهخدا
بررسی. [ ب َرْ، رَ / رِ ] ( حامص مرکب ) بازرسی. تفتیش. تنقیب. ( یادداشت مؤلف ). فحص. ( یادداشت مؤلف ). پرسش. پرس و جو.
-
بررسی شدن ؛ تفتیش شدن. بازرسی شدن.
|| امعان نظر در نوشته ای. غوررسی و اظهار نظر در محتوای کتابی یا مقاله ای. مطالعه. اقتراح.
فرهنگ فارسی
رسیدگی تحقیق .
فرهنگ معین
(بَ رِ ) (حامص . ) رسیدگی ، تحقیق .
فرهنگ عمید
۱. رسیدگی، وارسی.
۲. مطالعه و تحقیق.