اخوان ثالث

  1. RAFSANJANI

    رو به هر سویی که رفتم بسته دیدم راه را

    "رو به هر سویی که رفتم بسته دیدم راه را" آزمودم هم دراز و دور و هم کوتاه را من که ازار قوی را هم نمیدارم روا سالها در سینه کشتم حبس کردم آه را ! بارها میخواستم از دل فغانی برکشم در بیابانها ولی پیدا نکردم چاه را چاه ها را نیز پر کرده است توفان ها و سیل شاکرم اما که در خود گم نکردم...
  2. RAFSANJANI

    شعر زمستان اخوان ثالث

    زمستان سلامت را نمی خواهند پاسخ گفت ، سرها در گریبان است . کسی سر بر نیارد کرد پاسخ گفتن و دیدار یاران را . نگه جز پیش پا را دید ، نتواند ، که ره تاریک و لغزان است . وگر دست ِ محبت سوی کس یاری ، به اکراه آورد دست از بغل بیرون ؛ که سرما سخت سوزان است . نفس ، کز گرمگاه سینه می آید برون ، ابری شود...
  3. RAFSANJANI

    عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم

    عید آمد و ما خانه ی خود را نتکاندیم گردی نستردیم و غباری نستاندیم دیدیم که در کسوت بخت آمده نوروز از بیدلی آن را زدر خانه براندیم هر جا گذری غلغله ی شادی و شور است ما آتش اندوه به آبی ننشاندیم آفاق پر از پیک و پیام است، ولی ما پیکی ندواندیم و پیامی نرساندیم احباب کهن را نه یکی نامه...
  4. دکتر_رضایی

    هوا بس ناجوانمردانه سرد است

    سلامت را نمی‌خواهند پاسخ گفت‌، سرها در گریبان است‌. کسی سر بر نیارد کرد پاسخ ‌گفتن و دیدار یاران را. نگه جز پیش پا را دید نتواند، که ره تاریک و لغزان است‌. و گر دست محبّت سوی کس یازی‌، به اکراه آورد دست از بغل بیرون‌؛ که سرما سخت سوزان است‌. نفس‌، کز گرمگاه سینه می‌آید برون‌، ابری شود...


🔴 لینک های مفید: شبیه ساز منظومه شمسی , استخاره با قرآن , فال حافظ آنلاین ,
میزبانی شده توسط سرورهای قدرتمند افیکس هاست

بالا