دقیق
مَدْقُوق
دقیقه
دقیق
أدَقَّ : باریک و دقیق
اسْتَدَقَّ : دقیق شده
مدققون
مداقه
مُدَقَق : كسيكه در كارها دقت بسيار كند
تَدْقِيق : تيزنگرى
مترادف واژه دقت: امعان، امعان نظر، تدقیق، تمرکزفکر، توجه، غوررسی، کنجکاوی، مداقه، مراقبت، نکته بینی
برابر پارسی دقت : مو شکافی، باریک بینی، ژرف بینی، ریز...