همخانوادههای کلمه «قطعه»
همخانوادههای کلمه «قطعه» کلماتی هستند که از یک ریشه مشترک برخوردارند و به همین دلیل، به لحاظ معنایی نیز به هم نزدیک هستند.
برخی از همخانوادههای «قطعه»:
- قطعهقطعه: به معنی تکه تکه شده یا خرد شده.
- قطعات: جمع کلمه قطعه و به معنای بخشهای کوچکتر یک چیز بزرگتر است.
- قطعهبندی: تقسیم چیزی به بخشهای کوچکتر.
- قطع: به معنی بریدن، جدا کردن یا پایان دادن است و ریشه مشترکی با قطعه دارد.
- قطعنامه: تصمیم یا مصوبهای که به صورت رسمی صادر میشود.
- مقاطع: مقطعها، برشها.
- قاطع: برنده، تیز، قانع کننده، قطعی، بی چون و چرا، بی گفتگو، حد فاصل، دیوار، از هم دیگر گذرنده، خط قاطع، ترش.
مثالها در جمله: - ماشین را به قطعات کوچکتر تقسیم کردند.
- این قطعه از موزیک بسیار زیباست.
- قطعنامه صلح در شورای امنیت تصویب شد.
نکته: یافتن تمام همخانوادههای یک کلمه، به خصوص در زبان فارسی که دارای ریشههای کهن و پیچیدهای است، کار آسانی نیست. بسیاری از کلمات همخانواده ممکن است در طول زمان تغییر شکل داده باشند و تشخیص آنها نیاز به دانش عمیقی از زبانشناسی تاریخی دارد.