زخمی به او بزن عمیق تر از انزوا

زخمی به او بزن عمیق تر از انزوا​


زخمی بزن عمیق‌تر از انزوای من
شعری بخوان شکسته‌تر از شعرهای من
این دفتر سیاه و مدادم برای تو
آن حرفهایِ روشنِ سبزت برای من
جای تو نیستم که بگویم چه می شدی
یک شب اگر تو شیفته بودی به جای من
طوری که تو درونِ دلم جا گرفته ای
یک ذرّه جا نمانده در این دل برای من
خورشید و ماه و هر چه ستاره،بهای تو
یک چشمک از دو چشم قشنگت،بهای من
بیدار کن مرا و بگو خواب نیستم
بیرون اگر نمی روی از خوابهای من
لالاییِ لطیفِ پریواره‌ایِ غریب
این روزها عجین شده با لای‌لای من
از من نپرس آری و نه،از خودت بپرس
ای خوانده با هجا به هجای صدای من
از تو کجا فرار کنم؟ هر کجا که بود
دیدم تو پا گذاشته‌ای پیش پای من
اندازه دست توست خودت هم حساب کن
عشق بزرگِ این دلِ کوچکنمای من

تهران- دی‌ماه 84

زخمی به او بزن عمیق تر از انزوا.jpg
 
آخرین ویرایش:

موضوعات مشابه



🔴 لینک های مفید: شبیه ساز منظومه شمسی , خرید لایک ارزان
میزبانی شده توسط سرورهای قدرتمند افیکس هاست

بالا