شعر طلا

  1. harly

    شعر درباره طلا

    هر که از درد طلب شکوه کند نامردست عشق دردی است که درمان هزاران دردست کثرت خلق به وحدت نرساند نقصان که علم غوطه به لشکر زده است و فردست مهر و مه نور دهد تا نظر ما بیناست چرخ در گرد بود تا سر ما در گردست کوچه گردان جنون موج سرایی دارند عشرت روی زمین رزق بیابانگردست جرم ابنای زمان را ز فلک می دانیم...


🔴 لینک های مفید: شبیه ساز منظومه شمسی , خرید لایک ارزان
میزبانی شده توسط سرورهای قدرتمند افیکس هاست

بالا