فرضیات
فرضی
مفروض
افراض
فارض
معنی فرض در فرهنگ معین
(جَ ) [ ع. ] =
۱ - (مص م) گرد کردن
۲ - فراهم کردن ، فراهم آوردن
۳ - آسوده (صفتی است برای خاطر ): خاطرجمع
۴ - (اِ. ) انجمن ، مجمع
۵ - گروه ، جمعیت
۶ - مجموع ، همه
۷ - یکی از چهار عمل...
اجماع
جمع
تجمع
مجتمع
مجموعه
مجموع
جامع
جامعه
اجتماع
مجمع
جماعت
تجمیع
معنی جمع در فرهنگ معین
(جَ ) [ ع ]= ۱ - (مص م . ) گرد کردن
۲ - فراهم کردن ، فراهم آوردن
۳ - آسوده (صفتی است برای خاطر ): خاطرجمع
۴ - (اِ. ) انجمن ، مجمع
۵ - گروه ،...
اجماع
جمع
تجمع
مجتمع
مجموعه
مجموع
جامع
جامعه
اجتماع
مجمع
جماعت
تجمیع
معنی مجموع در فرهنگ معین
(مَ ) [ ع ] =
۱ - (اِمف) گرد آمده، گرد - آورده شده
۲ - (اِ ) حاصل جمع (ریاضی )
۳ - مجموعاً، همگی
فرهنگ عمید
۱. حاصل اضافه شدن چند چیز به...
اجماع
جمع
تجمع
مجتمع
مجموعه
مجموع
جامع
جامعه
اجتماع
مجمع
جماعت
تجمیع
معنی اجماع در فرهنگ معین
( اِ ) [ ع ] =
۱ - (مص ل) گرد آمدن، متفق شدن بر انجام کاری.
۲ - (مص م) جمع کردن
۳ - (اِمص) در فقه اسلامی به معنی اتفاق کلمة فقها در مسئله...
اجماع
جمع
تجمع
مجتمع
مجموعه
مجموع
جامع
جامعه
اجتماع
مجمع
جماعت
تجمیع
معنی مجموعه در فرهنگ معین
(مَ عَ یا عِ ) [ ع . ] (اِمف . ) چیزهایی که در یک جا گرد آمده باشد.
فرهنگ عمید
۱. آنچه از اجزای کوچک تر تشکیل شود.
۲. کتاب یا هرگونه...
اجماع
جمع
تجمع
مجتمع
مجموعه
مجموع
جامع
جامعه
اجتماع
مجمع
جماعت
تجمیع
معنی جماعت در فرهنگ معین
(جَ عَ ) [ ع ] (اِ) =
۱ - گروه، گروهی از مردم
۲ - اطرافیان، کسان
۳ - صنف
اجماع
جمع
تجمع
مجتمع
مجموعه
مجموع
جامع
جامعه
اجتماع
مجمع
معنی تجمیع در فرهنگ معین
(تَ ) [ ع ] =
۱ - (مص م) گرد کردن، بسیار گرد کردن
۲ - (مص ل) به نماز جمعه حاضر شدن
۳ - (اِمص) گردآوری