کنایه «در پوستین خلق افتادن» به معنای غیبت کردن و بدگویی پشت سر دیگران است. در این کنایه، «پوستین» نماد ظاهر و «خلق» نماد مردم است. بنابراین، «در پوستین خلق افتادن» یعنی ظاهر مردم را به خود گرفتن و پشت سرشان بدگویی کردن.
این کنایه در فارسی از دیرباز رواج داشته است و در آثار ادبی بسیاری از شاعران و نویسندگان ایرانی به کار رفته است. برای مثال، در حکایت «اندورز پدر» که در کتاب فارسی پایه هفتم آمده است، پدر به پسرش میگوید: «جان پدر تو نیز اگر بخفتی به از آن است که در پوستین خلق افتی.»
در این حکایت، پدر با گفتن این کنایه به پسرش هشدار میدهد که غیبت کردن و بدگویی پشت سر دیگران کار زشتی است و بهتر است که به جای این کار، به کارهای مفید و سازنده مشغول شود.
در زبان فارسی کنایههای دیگری نیز وجود دارد که به معنای غیبت کردن هستند، مانند:
- «از پشت سر مردم حرف زدن»
- «غیبت پشت سر دیگران»
- «بدگویی از دیگران»
- «بدگویی پشت سر کسی»
این کنایهها نیز مانند کنایه «در پوستین خلق افتادن»، به معنای غیبت کردن و بدگویی پشت سر دیگران هستند.